شیرین زبونیهای گل پسری
عسلکم هر روز داری شیرین و شیرینتر میشی این چند وقته خیلی قشنگ جمله میبندی وقتی حرف میزنی دوست دارم درسته بخورمت وقتی کوچیکتر بودی وقتی میخواستم پوشکتو عوض کنم از اونجاییکه اصلا دوست نداریو در میرفتی برات شعر میخوندم یا ازت میپرسیدم کلاغه میگه و .... هفته گذشته داشتم باهات شعر ی توپ دارم قلقلیه رو کار میکردم ازت پرسیدم ی توپ دارم تو هم سریع گفتی ال الیه( قلقلیه) بعد گفتی مامان منم توپ دارم و رفتی اوردیو شروع کردی به بازی من به بابایی گفتم دلم برای خودم میسوزه فکر کنم متین از اون بچه های بازیگوشه که بره مدرسه من باهاش برنامه دارم هی میخواد در بره از درس تا اینکه جمعه داشتیم میرفتیم خونه ما...