متینمتین، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 7 روز سن داره

متین طلا

شیرین زبونیهای گل پسری

عسلکم هر روز داری شیرین و شیرینتر میشی این چند وقته خیلی قشنگ جمله میبندی وقتی حرف میزنی دوست دارم درسته بخورمت وقتی کوچیکتر بودی وقتی میخواستم پوشکتو عوض کنم از اونجاییکه اصلا دوست نداریو در میرفتی برات شعر میخوندم یا ازت میپرسیدم کلاغه میگه و .... هفته گذشته داشتم باهات شعر ی توپ دارم قلقلیه رو کار میکردم ازت پرسیدم ی توپ دارم تو هم سریع گفتی ال الیه( قلقلیه) بعد گفتی مامان منم توپ دارم و رفتی اوردیو شروع کردی به بازی من به بابایی گفتم دلم برای خودم میسوزه فکر کنم متین از اون بچه های بازیگوشه که بره مدرسه من باهاش برنامه دارم هی میخواد در بره از درس تا اینکه جمعه داشتیم میرفتیم خونه ما...
18 ارديبهشت 1392

گل پسر شیرین زبونم

عزیز دلم هر چقدر از شیرین زبونیات برات بنویسم بازم کمه انقدر این چند وقت جیگر شدی که حد نداره چند روز پیش من حالم خیلی بد بود اومدی بهم گفتی مامان اولی ( مامان خوبی) منم بهت گفتم نه مامان جان حالم بده بزار ی کمی بخوابم خوب شم تو هم سریع منو بوس کردیو گفتی مامانی اوب شدی (خوب شدی) قربون اون دل مهربونت بشم من ی شب موقع خواب بهت گفتم متین جون شب بخیر برام خیلی جالب بود که تو در جوابم گفتی (مامان من بلد نیست تو بلدی) قربونت برم موندم که این حرفهای قلنبه رو تو از کی یاد گرفتی حالا این حرفت شده سوژه هر شب من و تو من به تو میگم شب بخیر تو هم بعضی وقتها میگی بب ببیر (شب بخیر ) اغل...
4 ارديبهشت 1392

شیرین زبونیهای گل پسری

ملوسکم این چند وقته واقعا شیرین زبون شدی وقتی نگات میکنم روزی هزار بار برای داشتن همچین فرشته ای خدا رو شکر میکنم این چند وقت خیلی جالب جمله میبندی وقتی میخوایم بریم بیرون بهت میگم میای بریم دد تو هم سریع میای میگی مامان من بیاد ( منم بیام ) شبا موقع خواب بهت میگم عسلم شبت بخیر تو هم در جوابم میگی مامان من بلد نیست قربونت برم که انقدر قلنبه صحبت میکنی شبا که خوابت میگیره میای بغلم میگی مامان لالا تخ ( بریم لالا کنیم روی تخت ) این چند وقت که مریضی وقتی میخوام بهت داروهاتو بدم تو فرار میکنی منم بهت میگم قربونت برم اقای دکتر داده بخوری خوب بشی تو هم سری میای میگی مامان دکتر داده و بعدشم دهنت رو ب...
30 فروردين 1392

بازم کلمات جدید

عزیزکم اول از همه بگم که خدا رو شکر این تعطیلات به هر سه تامون خوش گذشته و تو هم خیلی پسر خوبی بودی و خوب با ما همکاری کردی توی این چند روزه خیلی کلمات یاد گرفتی شدی طوطی خونمون تا هر چی   بهت میگیم سریع تکرار میکنی انقدر شیرین زبون شدی که دوست داریم درسته بخوریمت برای داشتنت روزی هزار بار خدا رو شکر میکم و از خدا میخوام که این فرشته کوچولوی ما همیشه لبش خندون باشه و تنش سالم حالا یه سری از کلماتی که خیلی ناز میگی رو برات مینویسم اُب                             &nb...
17 فروردين 1392

دیکشنری گل پسری

عزیزترینم متین جان الان که دقیقا دو سال و دوازده روزته کلی برای خودت مردی شدی روز به روز شیرین و شیرین تر میشی از حرف زدنت نگو که خیلی قشنگ و با ناز حرف میزنی تقریبا دو ماهی هست که هر کلمه ای رو میشنوی تکرار میکنی خیلی ها رو درست بعضی هاشم به زبون خودت خیلی وقت بود که میخواستم کلمات جدیدت رو برات بنویسم ولی انقدر پیشرفتت زیاده که گذاشتم بیشتر بشه تا برات بنویسم جدیدا جمله های سه .چهار کلمه ای هم میگی کلماتی رو که میگی: نتُن                         نکن ماشین باباسشویی   ...
13 اسفند 1391

دیروز با یه سری کلمه های جدید

عسلم دیروز قرار شد که بریم خونه مامانی چون بابا کارش طرف خونه مامان فلور هستش گفتم که بزار خودمون بریم برای همین به بابا نگفتم تا ما هم میایم چون اگه قرار بود که با بابا بریم باید صبح زود میرفتیم منم چون همش نگران خواب تو هستم که بد خواب نشی کارامو کردم بعدش گفتم که بریم همینکه گفتم بزار زنگ بزنم به آژانس تا بریم دد تو سریع با اون صدای نازت گفتی آژانس  منکه فقط هاج و واج نگات کردم   چون به نظرم کلمه سختیه برات ولی انقدر قشنگ میگی همینکه رسیدیم خونه مامانی مامان فلور پرسید با چی اومدین تو هم سریع در جواب مامانی گفتی آژانس مامانی که انقدر ذوق زده شده بود و هی بوست میکردو قربون صدقت می...
29 دی 1391

بازم کلمات جدید

گل پسرم این چندروزه دایره لغاتت رو وسیع تر کردی امروز صبح داشت موبایل بابایی زنگ میخورد گفتم امیر جان موبایلت داره زنگ میخوره تو هم سریع گفتی امیر بوبایلت (موبایلت) تا دیشب هر چی رو میخواستی اگه بهش نمیرسیدی میگفتی نَنُد (نشد) اما دیشب تا بهت گفتم بگو نشد تو هم درستش رو یاد گرفتی البته یه خط در میون بازم نَنُد خودتو میگی  جدیدا تا چیزی برات میخوام بریزم بهم میگی بست (بسته) یه سری کلمه هارو درست میگی مثل: باز          بسته       پشت          داغ    &n...
20 دی 1391

پیشرفتهای کلامی گل پسرم

عسلم این چند وقته خیلی سعی میکنی تا بتونی مثل ما صحبت کنی تقریبا تا هر چیزی رو بشنوی تکرار میکنی بعضی از کلمه ها رو درست میگی بعضی ها رو به زبون خودت میگی خیلی وقتام شروع میکنی صحبت کردن ولی ما چیزی از حرفات نمیفهمیم بیشتر وقتها تلفن رو برمیداری شروع میکنی با یه شخص خیالی حرف زدن و بعدش برای من تعریف میکنی انقدر ناز حرف میزنی که دوست دارم همون موقع بخورمت کلمه های جدیدت ببل                                        &nb...
17 دی 1391

بازم یک کلمه جدید دیگه

عزیزم امشب داشتی بازی میکردی و هر چند لحظه یکبارم میومدی و لباتو  به صورتم میچسبوندی و هی میگفتی مامان بُس  قربون اون لبای نازت بشم که مامانو اینجوری بوس میکنی   کلمه جدید :                 بُس                               بوس عاششششششششششششقتم عروسسسسسسسسسسسکم ...
14 دی 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به متین طلا می باشد