عکسهای متین در مکه و مدینه
سلام به گل پسر خودم
بلاخره عکسات به دستم رسید
پروازمون ساعت 23.30 به تاریخ 93.01.08 بود
اینجا تو هواپیما خواستی پیش مامان فلور بشینی
با این خانم کوچولو که یکسال ازت بزرگتر بود دوست شده بودیدو داشتید بازی میکردید
روز اول تو مدینه
اینجام منو بابا رفته بودیم خرید تو با مامان فلورو باباجون رفته بودید حرم برای نماز مغرب
ما هم بعدا بهتون ملحق شدیم
اینجام با کلاه داشتی بازی میکردی
اینجام داشتی به این آقا کوچولو میگفتی بیا باهم عکس بندازیم
اینجام لابی هتله مشغول نقاشی کشیدن بودی
این تراشها رو هم مدیر تبلیغات هتل بهت جایزه داد
اینجام روز پنجمه که تو رستوران هتل مدینه هستیم آماده شده بودیم که بریم مسجد شجره
خیلی خوابت میومد ولی تمام تلاشم این بود که بیدار باشی تا ما محرم بشیم تو راه مکه بخوابی
مسجد شجره هستش که انقدر آفتابش تند بود که جلوی چشماتو گرفته بودی
مسجد الحرام
لابی هتل مکه
تو اتوبوسیم داریم میریم زیارت دوره
کوه منی
اطراف کوه غار حرا
اولین باری که بردمت از نزدیک خونه خدا رو لمس کردی
کلی هم کیف کردی همش میگفتی چه بوی خوشمزه ای میده آدم دوست داره بخورتش
بیرون مسجد الحرام کلی کبوتر بود که تو داشتی بهشون گندم میدای
اینجا هم از بالکن داشتی خونه خدا رو نگاه میکردی
تا فهمیدی دارم ازت عکس میندازم اینجوری فیگور گرفتی
موقع برگشت تو فرودگاه جده که حسابی هم کمکمون کردی
تو هواپیما خوابیدی نزدیک فرودگاه تهران بلند شدی
امیدوارم که دوباره قسمتمون بشه گل پسرم