متینمتین، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 16 روز سن داره

متین طلا

بدون عنوان

1391/8/15 19:34
نویسنده : مامان ساجده
421 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزم

امروز صبح با هم رفتیم خرید برای خونه وقتی برگشتیم تو هی بهانه گیری میکردی

که بیای بغلم منم یه چند دقیقه ای رو کنارت نشستم و بهت شیر دادم تا آروم بشی تا بتونم

خریدامون رو جابجا کنم چون خیلی کار داشتم وقتی بلند شدم دوباره دنبالم گریه کردی گریه

منم تو رو به زبون گرفتم گفتم برو بازی کن الان منم میام اولش نرفتی ولی بعدش دیدی چاره ای

نداری جز اینکه بری با اسباب بازیات بازی کنی بعد از چند دقیقه دیدم صدات نمیاد نگران شدم اومدم

ببینم داری چیکار میکنی دیدم بله لباسات و دراوردی و عروسکت رو برداشتی داری بهش شیر میدی

قربونت برم کی آخه موقع شیر دادن شلوارش رو در میاره

نمیگی ملوسم تو این سرما مریض میشی

انقدر از کاری که کرده بودی خندم خندهگرفته بود که کارم و ول کردم اومدم یواشکی که تو نفهمی

 ازت عکس انداختم

قربونت برم با این کارها که میکنی تمام خستگیم رو برطرف میکنی

 

 

 

 

 

 

اینم لباساته که دراوردی 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

علامه کوچولو
15 آبان 91 19:31
هیراد و عمه لیلاش
15 آبان 91 22:56
عزیزم الهی خاله قربون اون همه محبتت بشم که چیزیو که برای خودت خیلی دوست داری برای عروسکت هم در نظر میگیری و بهش محبت میکنی ولی منم کلی خندیدم خیلی دوستت دارم متینم عسلم
مامان بردیا
16 آبان 91 8:56
خدا حفظش کنه.
مامانی آدرین
16 آبان 91 9:55
جان دلم
مامان رهام
16 آبان 91 11:45
مامان فلور
16 آبان 91 20:13
الهی قربون اون کارات برم با این بچه شیر دادنت از دست تو شیطون


خدا نکنه مامانی
طنین بلا
20 آبان 91 13:02
عجب بلایی شده متین ! چه کارای جالبی میکنه گل پسر!



ندا جون بلایی شو اونروز بهت ثابت کرد
مریم (مامان آرینا)
22 آبان 91 9:54
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به متین طلا می باشد