قرار وبلاگی 3
عسلم دوباره ی قرار وبلاگی تو تاریخ
92.05.24 تو سالن بازی پاساژ بوستان واقعا خوش گذشت
قرارمون پنج شنبه ساعت 5 عصر بود که قرار شد منو خاله نرگس نیم
ساعت زودتر بریم تا یکمی خوراکی برای بچه ها بگیریم
ما ساعت 4.15 رسیدیم و منتظر خاله نرگس شدیم تا بیاد و بریم خرید
همینکه داشتیم میومدیم توی پاساژ یکی از دوستای گلمون رو دیدیم
ستایش عزیز با مامان و خاله مهربونش که بعد از کلی چاق سلامتی
با هم اومدیم به سمت سالن بازی خاله نرگسم قرار شد که خودش
زحمت خریدو بکشه بعد که خاله نرگسم اومد ما مجبور شدیم شما
سه تا وروجکو زودتر از بقیه بچه ها ببریم تو تا شما مشغول بازی
بشید همینکه وارد شدیم یکی از دوستای دیگمون با دخملی نازش
به جمعمون اضافه شد بعد هم آرمیتا جونو و آرینا جونو و آیسان جون
حالا بریم سراغ عکسها
به محض ورود سریع رفتی سراغ ماشین
بعد بهت گفتم بیا برو استخر توپ اینجا اولش من کمکت کردم که بری بالا بعد خودت یاد گرفته بودیو میرفتی
بعد با ستایش جونو و باران جون شروع کردید به نقاشی کشیدن
اونجا ی سرسره بادی بود که تا اومدی بری بالا چون تکون میخورد اولش ترسیدی
اومدی پایین بعدش دیدی همه میرن ترست ریخت به جمعشون اضافه شدی
خوشحالی از اینکه رسیدی اون بالا
اینجا با ستایش جون خیلی جدی مشغول بازی کردن بودید
حالا یکم لگو بازی
اینجا آرمیتا جون داره با التماس بهت نگاه میکنه که تو راضی بشی بیای
پایین تا اون ماشین سوار بشه
دید بیفایدس رفت سراغ باران
عاشق اون خونه ها بودی همش میرفتی تو به منم میگفتی مامان بیا خونم
البته این عکس هنری رو خاله نرگس زحمتشو کشیده
اینم ستایش جون که عاشق این عکسش شدم
اینجا آیسان جون گل سر ستایش و از سرش برداشت ستایش جونم
داره گریه میکنه تو هم با ناراحتی داشتی نگاش میکردی
بعدش به بهونه خوراکی همتونو جمع کردیم و ی عکس دسته جمعی انداختیم
روزخوبی بود واقعا خوش گذشت جای بقیه دوستامونم خالی
دست همگی درد نکنه