احوالات هفته ای که گذشت
عسلکم
از بهمن ماه بود که تو همش دستات تو دهنت بود و از اونجایی هم که
اشتهات خیلی کم شده بود من منتظر مرواریدات بودم و هر سری هم
دهنت رو نگاه میکردم هیچ خبری از دندون نبود تا 8 فروردین که داشتی
میخندیدی من سفیدی دندونت رو دیدم
کم کم داشت اشتهات به حالت اول برمیگشت که دوباره دومین دندون
آسیابت هم دیده شد بازم دست بردار نبود و سومیشم نمایان شد
ولی توی این بیست روز که سه تا دندونات مشخص شده هنوز کامل
بیرون نزده و تو همچنان بی میل به غذایی تا اینکه هفته گذشته خونه
مامانی بودیم دیدم داری بیحال میشی چون میدونستم برای دندوناته بهت
شربت استامینوفن دادم ولی متاسفانه تو تب کردی و مامانی گفت بازم ببرش
دکتر چون تو هر وقت داری دندون در میاری به اصطلاح قدیمیا آب دندونت
تو سینت میریزه و تا چند وقتم طول میکشه تا خوب شی وقتی بردمت دکتر
تب داشتی ولی دکتر گفت اشکال نداره احتمالا برای دندوناته ولی گلوت
بینهایت قرمز و متورمه بهت چرک خشک کن داد گفت الان بهش نده اگه
شروع به سرفه کرد چرک خشک کن رو بده منم از جمعه بهت دادم
چون خیلی سرفه میکردیو تا هر چیزی هم میخوردی بالا میوردی حالا خدا رو
شکر از دیروز بهتر شدی ولی اشتهات هنوز کمه امیدوارم که زودتر دندونات
در بیاد و تا اون ی ذره غذایی هم که میخوردی دوباره بخوری چون خیلی ضعیف
شدی و 250 گرمم وزن کم کردی و هر کسی هم میبینتت میگه چرا انقدر
لاغر شدی آخه نمیدونن که طلا پسرم چقدر داره زجر میکشه تا دندوناش بزنه
بیرون قربونت برم که انقدر تو درد صبوری