خرابكاري هاي متين طلای وروجک
پسر قشنگم
توی این پست میخوام بعضی از خرابکاریهایی که تو این مدت کردی
رو برات بزارم بعد که بزرگ شدی ببینی که چقدر خرابکار بودی
البته اینم بگم که اینا فقط ی بخش کوچیکی از خرابکاریاته
این تلفن بیچاره که چار گوشش شکسته
کنترل بخت برگشته که دقیقا مثل تلفن چار گوششم پریده
این ساز دهنی برای بچگیای بابا بوده که تا الان سالم نگه داشته
ولی سه سوت توسط تو منهدم شد
کاغذ دیواری اتاقت که قبلا توی ی پست جداگانه برات داستانشو نوشتم
کلید اتاق خوابمون که چند وقت بود من دنبالش بودم که ی روز تو رادیاتور اتاق رویت شد
انواع ماشین های پلاستیکی و فلزی که چرخ ندارن
این دوچرخه و سوار کار بخت برگشته که ی دست و ی پا نداره
این سربازه برای بچگیای دایی بود که دادش به تو که دیروز ترتیب اینم دادی
قبلا سینه خیز میرفتو تیر اندازی میکرد الان دیگه معلول کامله هیچ کاری نمیکنه
این ماشینم که قبلا جنگی بود و ملق میزد که تو ترتیب اینم دادی
اینم بعضی از خرابکاریای متین البته فعلا