متینمتین، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 16 روز سن داره

متین طلا

شیرین زبونیهای گل پسری

1392/3/29 14:55
نویسنده : مامان ساجده
538 بازدید
اشتراک گذاری

عسلم هر چقدر از شیطنتات و شیرین زبونیات بگم کم گفتم

واقعا داری روز به روز شیرین زبونتر میشی انقدر شیرین که دوست دارم

درسته بخورمت قلب

چند روز پیش رفته بودیم خونه مامان فلور تا میریم اونجا سریع

از پوست خودت در میای و کلی شیطنت میکنی کلی با مامان فلور

کشتی گرفتی و بازی کردی ظهرم مامانی بردت روی تخت و برات قصه

میگفت تا تو بخوابی منم که نا امید به مامانی گفتم بیخود تلاش نکن

متین وقتی شما ها رو میبینه فقط دوست داره شیطنت کنه و حاضر

نیست بخوابه ولی از اونجایی که واقعا اونجا انرژیت حسابی تخلیه

میشه دیدم هی داری خمیازه میکشی به مامانی گفتم چشماتو

ببند متین ببینه ما خوابیم خودش میخوابه بعد بلند شدی و گفتی

گرمه و بالشت رو برداشتی رفتی رو زمین جلوی آینه هی شکلک

در میوردی منم هرز گاهی نگات میکردم دیدم داری برای خودت

بازی میکنی بعد از چند دقیقه دیدم هیچ صدایی ازت نمیاد

با مامانی بلند شدیم و با این صحنه روبرو شدیم

وای که چقدر برامون جالب بود

قربونت برم که مثل فرشته ها لالا کردی

حالا بریم سر شیرین زبونیات

چند روز پیش داشتم میشستمت بهم گفتی مامان داجده

ناخنم پاره شده منکه مرده بودم از خندهخنده بهت گفتم

کو مامان گفتی اینا دیدم ی برنج خشک شده رو پات بود

فکر کرده بودی ناخنت پاره شده (ناخن شکسته رو میگه پاره شده)

niniweblog.com

وقتی میریم بیرون لطف میکنی ی دو قدمی رو راه میای

بعد میگی مامان ببلم کم (بغل) من بهت میگم مامان یکمی

راه بیا در جوابم میگی مامان هندوره (هندوانه) خوردم پام خستس

نمیتونم راه بیام آخه قربونت برم هندوانه خوردن چه ربطی به خستگی

پا داره

niniweblog.com

چند وقت پیش با هم رفتیم تا یکمی خرید کنم سوپر مارکت در خونمون

اسم صاحبش عباس آقاست تو این اسمو زیاد شنیدی تا رفتیم تو

با دست اشاره کردی گفتی مامان این آقاهه عباسه منکه خجالتداشتم

از خجالت میمردم ولی خوشبختانه خودت حرفتو اصلاح کردی گفتی

عباس آقاهه بنده خدا به خاطر اینکه من بیشتر خجالت نکشم اصلا به روم

نیورد نیشخند

niniweblog.com

امروز بهم گفتی مامان بریم خونه مامان فلور گفتم باشه فردا میریم

تو هم سریع گفتی فردا نه صبح بریمخنده

niniweblog.com

ی قمقه تو یخچال برات گذاشتم که هر وقت آب میخوای خودت برداری

بخوری اونروز بهت آب دادم خوردی گفتم برو بزار یخچال گفتی

مامان تو برو بزار یخچال آبم گرم شه بعدا بخورمخنده قربونت برم

که هنوز کاربرد یخچال و نمیدونیلبخند

niniweblog.com

قلب خلاصه اینکه خیلی جیگر شدی عششششقمقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (20)

هیراد و عمه لیلاش
29 خرداد 92 15:34
قربونت بشم خاله جون که مثل فرشته ها لالا کردی
شیرین زبونیتو و استدلالهات هم که منو کشته عسلم


خدا نكنه خاله جون
ما اينيم ديگه
الی مامی آراد
29 خرداد 92 16:21
کلی خندیدم الهی من قربون اون حرف زدنت بشم


خدا نكنه خاله جونم
ღ مونا مامان امیرسام ღ
30 خرداد 92 1:03
عزززیزم مثل فرشته ها خوابیده
خیلی بانمک حرف میزنی گلم.
کیف میکنم میام حرفهای متین جون رو میخونم



مرسي عزيزم
ممنون شما لطف داري خاله جون
مامان نوژاجونی
30 خرداد 92 1:06
ای جونم چقدر شیرین زبونی عزیزم .از حالا لحظه شماری می کنم که نوژای منم اینقدر خوب وبجا حرف بزنه قند تو دلم آب شد.البته بگم نوژاجون از الان کلی حرف میزنه و زور گو هم شده خدا بدادم برسه چند وقته دیگه.


مرسي خاله جون
واقعا شيرين ميشن
عزيزم زور گويي كه براي همه بچه ها هستش بايد بهش عادت كني
نوژا جونمو ببوسش
مامان ایناز
30 خرداد 92 9:11
عزیز دلم پقدر شیرین زبونی خاله آدم دوست داره دروسته غورتت بده.شیطون بلا


مرسي خاله جون
مینا
30 خرداد 92 10:49
الهی چه ناز خوابیده قربونش برم مشخصه متین جون اینقدر شیطونی و بازی کرده تا خوابش برده


دقيقا همينطوره عزيزم
بهاره مامان ونداد
31 خرداد 92 3:27
وای من این قدر دوست دارم بچه هایی رو که خودشون میخوابند ولی هنوز این ارزوم براورده نشده ما باید کل خونه خاموشی بزنیم وهمه بخوابیم تا شاید ونداد رضایت بده تازه بیاد تو اتاق
کلی به شیرین زبونی هات خندیدم عروسک


بهاره جون متينم اينطوريه ولي بعضي وقتها واقعا سورپرايزمون ميكنه
ونداد جونو ببوسش
khahare farnaz
31 خرداد 92 16:00
Jigari
Mikhorameta
Ghorbune shrin karia va zabuniat besham
Booooooos


خدا نكنه خاله جونم
ما مان آیسو وآیسا
31 خرداد 92 22:46
وای قربون اون خوابیدن مثل فرشته ات برم....چقدر شیرین حرف زدن بچه تو این سن آدم دلش ضعف میره ساجده جون ببوس گل پسرمونو اسپند هم دود کن.خدا حفظش کنه.


خدا نكنه خاله جون
خيلي واقعا آدم لذت ميبره
ممنونم عزيزم
سمانه مامان پارسا جون
1 تیر 92 13:22
الاهییییییییییییی عزیزم
خوابیدن کوچولوها همیشه بامزه و بانمکه
میبوسمت فرشته کوچولو با اون زبون شیرین و بانمکت[قلب


ممنون گلم
مامان فاطمه و ترنم کوچولو
1 تیر 92 18:57
ای جااااااااااااااااان قربون شیرین زبونیات خاله
ساجده جون اپ کردم تونستی یه سر بیا


خدا نكنه خاله جون
چشششششم دوستم
mamane m@ni
2 تیر 92 14:34
الهی فدای روی ماهت خاله جون که اینقدر ناز خوابیدی
حالا شاید واقعا یه ربطی داشته باشه خستگی پا و خوردن هندونه که ما ازش بی خبریم
ساجده جون اگه اشکالی نداره دوست دارم لینکتون کنم


خدا نكنه خاله جون
خاله جون منم ميگم ولي همش بهم ميخندن
عزيزم ممنون كه به وبمون ميايد
با كمال افتخار لينك شديد
♥متین من♥
2 تیر 92 15:47
عزیزم چه ناز خوابیدی
وای کلی شیرین زبونی هات بامزست متین جون


مرسي خاله جون
مامان سارا
2 تیر 92 16:48
بر مهدی و آن هاله نورش صلوات/
بر خال لب و جام ظهورش صلوات/
بی پرده همه انس و ملک می گویند/
بر سال و مه و وقت ظهورش صلوات/
ولادت حضرت صاحب الزمان(عج) بر شما و خانواده محترمتان مبارک


ممنونم عزيزم
بر شما هم مبارك
مامان بردیا
4 تیر 92 9:23
فدای تو گل پسرم که حرفا و کاراتم مثل خودت شیرین و خواستنیه


خدا نكنه خاله جون
شما لطف داري عزيزم
سمانه مامان ستایش
5 تیر 92 1:07
قربونت برم متین جووون با اون حرف زدن شیرین و بامزه ت
ااای جااانم چقدر ناز خوابیدهساجده جون این رنگ لباس خیلی به متین جون میاد


خدا نكنه خاله جون
سمانه جون شما لطف داري
ستايش جونو ببوسش
فاطمه
5 تیر 92 12:18
قربونش برم چقدر بامزه حرف میزنه.


ممنونم خاله جون
♥متین من♥
6 تیر 92 0:31
دوستان خوبم متین در مسابقه نی نی شکمو شرکت کرده اگه میخواین بهش رای بدید

کد ١٧٤ به شماره پیامک: ٢٠٠٠٨٠٨٠٢٠٠ ( دوهزار هشتاد هشتاد دویست) ارسال کنین

ممنونم ..

اگر بهم رای ندی دعا می کنم: در قشنگترین و زیباترین لحظه های خوابت پشه بره تو دماغت...‏!‏‏!‏‏!‏


سپید ماما علی
9 تیر 92 13:24
ای جوونم.. چقدر معصوم و ناز لالا کرده... خوابهای شیرین ببینی

خیلی خوشمزه خرف میزنی... این عباسه ...هههههه... کلی خندیدم...
خیلی جیگری متین طلااااا


ما اینیم دیگه خاله جون
مامان بی تاب
12 تیر 92 15:24
ماشاله شیرین زبون شده


مرسسسسي خاله جون
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به متین طلا می باشد