این روزامون
عزیزم این چند وقت به خاطر سرما زیاد بیرون نمیریم چون ی چند روزیه
که بینیت کیپه ولی هیچ علایمی از سرماخوردگی نداری خدا رو شکر بهترم
شدی ولی همش میترسم بد سرما بخوری
انشاالله جمعه ی عروسی در پیشه امیدوارم پسر خوبی باشیو اذیت نکنی
هفته گذشته چهارشنبه بابا یک کم چشماش درد میکرد مونده بود خونه
گفتم بابا خونست تا ماشین هست برم مخابرات
دوتایی با هم رفتیم بعد از اینکه کارمون تموم شد بهم گفتی مامان بریم
دریا گفتم پسرم اینجا که دریا نداره تو هم اصرار که یهو به سرم زد ببرمت
دریاچه به بابا زنگ زدمو گفتم نگرانمون نشه و دوتایی رفتیم
اینم سه شنبه هفته گذشتس که رفتیم خونه خاله نرگس جوووون و شما دو تا
وروجک کلی با هم بازی کردید
کلی ملق میزدیدو کیف میکردی
داشتی با تلفن صحبت میکردی بارانم داشت میمالیدت
آخه مرد سالاریه دیگه
اینجا گیر داده بودید روسری ما رو سر کنید و کلی هم ذوق میکردید
اینجا داری خودتو بوپولو میکنی (توپولو)
اینجام که با تمام عشقی که به باران داری بغلش کردی
حالا بریم سر شیرین زبونیات:
ی سری از چیزایی که تو پستای قبلی یادم رفته بودو برات مینوسم
تا بعدها بدونی چه جیگری بودی عزیییییییزم
پرتلاق پرتقال
ارس خروسکی خرس عروسکی(دقیقا جا به جا میگی)
خیلی بازه چند وقته همش راه میری میگی مامان نوکرتم چون بابا
زیاد بهت میگه تو هم در مورد من بکار میبری
شنبه با هم برای اولین بار دو تایی رفتیم بازار تا من برای عروسی
برای خودم خرید کنم ی نکته خیلی جالب برام این بود که تا من میرفتم
تو اتاق پرو تو هم سریع دنبالم میومدی و بهم میگفتی مامان در بسته
شد آقایی نبینتت میگفتی آخه عیبه کسی مامانمو ببینه
قربونت برم که مثل ی مرد حواست بهمه
این چند وقت انقدر بامزه و زبون باز شدی که حد نداره
وقتی ی کار بدی میکنی بهت میگم دیگه دوست ندارم تو هم سریع میای
میگی مامان نازم عشقم نفسم کلی هم بوسم میکنی
میگی ولی من دوست دارم اون وقته که دیگه نمیتونم نگات نکنمو بوست نکنم
بعد خیلی بامزه میگی مامان ما با هم دوستیم من قول مردونه میدم
دیگه اذیتت نکنم ولی نمیدونم چرا هیچ وقت سر قولت نمیمونی
بازم روز از نو روزی از نو
قربونت برم که هرروز عاشقتر و دیوانه وار تر دوست دارم و
هیچ وقت دوست ندارم ناراحتی تو ببینم